skip to Main Content
  • شعر

در گير ودار حمله زميني و هوايي وحشتناک اسرائيل به شهر غّزه وکشتار بيرحمانه ي کودکان ونوجوانان فلسطيني از زن ومرد ، ابيات زير را سرودم.

«برغّزه» بنگر با دو چشم اشکباران
کزابر ماتم خون ببارد، جاي باران
در شوره زار ِ خون طفلان
لاله رويد رنگ عزا بارد زچهر لاله زاران
تانک اززمين، بمب از هوا ريزد به سختي
بس خاک وآتش درنهاد گلعذاران
نوزاد درگهواره، کودک دردبستان غرقه درخون
آه از دل خونين خيل داغداران
آه وفغان وضجّه وفرياد و شيون
گم گشته دربانگ هواپيماي غرّان
افغان طفلان، بانگ وفرياد ضعيفان
افکنده آشوبي به شهرجانسپاران
چونان که ابر از ناودان ها آب ريزد
جوهاي خون ريزد به پاي چشمه ساران
نفرين براين نسل جنايتکار جنگي
صهيونيان، آتش برانگيزان دوران
طوفان جنگ نابرابر زيرورو کرد
بنيان هستي را زجمع صد هزاران
اين گونه بي رحمي نيايد ز آدمي زاد
درّندگانند اين وحوش وگُرگساران
نيمي زدنيا غرق اندوهند ونفرت
زين ناجوانمردانه جنگ نا بکاران
با اين همه بيداد بايد آفرين گفت
بربي پناهان ِ فلسطين پايداران
مردانه مرگي را که باشد با شرف جفت
صدره به ازتسليم دانند اين دليران
بس طعن ولعنت شد نثار قوم ظالم
قومي که کردند اين ستم بر جان نثاران
با اين جنايت ها که سرزد زين تهاجم
لعن ابد بادا براهريمن تباران

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.