روزنامه اطلاعات تاريخ خبر: شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۴-۱۹ ذي حجه ۱۴۳۶ـ ۳ اكتبر ۲۰۱۵ـ سال نودم – شماره ۲۶۲۶۸ رونمايي از غزليات اديب برومند درکانون زبان فارسي |
کانون زبان فارسي وابسته به بنياد موقوفات مرحوم دکتر محمود افشار، انجمن فرهنگي افراز و شرکت سهامي انتشار، عصر پنجشنبه (۹ مهر ۱۳۹۴) ميزبان عده زيادي از شخصيتهاي علمي و فرهنگي کشور بودند تا در مراسمي ، از کتاب “درد آشنا” مجموعه غزليات استاد عبدالعلي اديب برومند رونمايي شود. در آغاز اين مراسم، اميربانو کريمي استاد ادبيات فارسي، يادِ رضاقليخان (پسرعموي مصطفيقليخان برومند) را گرامي داشت و اظهار داشت:«در سفري به اصفهان در سالهاي ۱۳۵۲ يا ۱۳۵۳ مهمان ايشان بوديم. رضا قلي خان در آن شب براي ما مثنوي خواندند. مهردخت برومند هم ذوق فراواني در شعر و ادب داشت و گويا اين ذوق در خانواده برومند ارثي است.» وي در بررسي و تحليل شعر اديب برومند گفت:«آقاي اديب برومند شاعر ملي هستند و همه اين را ميدانيم. همسرم دکتر مظاهر مصفا، سال گذشته و در مجلسي، سرودهاي براي ايشان خواندند، اما يکي پرسيده چرا ملي؟ استاد اديب برومند در زمان ما، شاعري ملي است. در وطندوستي معروف است. در غزل و قصيده به يک اندازه قوي است. البته بهتر بود ديوان غزليات بر اساس تاريخ تنظيم ميشد تا سير عاطفي موجود در غزليات و سير کمالي آنها بهتر معلوم شود. آقاي اديب برومند اشعاري دارد که تاريخدار هستند و مربوط به دوره جواني شاعر و درباره زايندهرود و بهار و ديدن دوست و قهر و آشتي و وفا و جفا و… هستند. مثلاً در سال ۱۳۲۸ و در دوره جواني غزل “بيوفا” را ميسرايد و معشوق را پس از جفا رها ميکند:«برو که ترک تو معشوق بيوفا کردم/ برو که توبه ز يکرنگي و صفا کردم… مبر ز ياد که با جان دردمندِ اديب/ جفا نمودي و من با تو بس وفا کردم. يا در غزلي به نام “خاطر مهجور” که گويا براي همسرش است نيز شعر ديگري دارد. يا غزلي به نام “آمدم” که مشکوک است براي چه کسي سروده است؟ غزلهاي خيامي هم دارد و از روش زمانه مينالد و توصيه ميکند با وجودي که غم فزوني يافته، چو گل شکفته باش… او در غزلهاي سالخوردگي با تجربهتر شده است. در پايان دفتر غزل، پند و اندرز و نصيحت است و گلايه از ياران دو رو! همچنين اديب برومند غزلهاي عرفاني خوبي هم دارد و در همين غزلها اشاره دارد که از راه عشق زميني ميتوان به عشق فلکي راه يافت. در ادامه مراسم، مجري (عبدالحسين برومند) از دکتر اصغر دادبه، استاد ادبيات و فلسفه دعوت کرد تا به سخنراني بپردازد. دکتر دادبه سخنراني خودش را با غزلي از اديب برومند آغاز کرد:«دردآشناي عشقم و دارم هواي درد/ آيينهاي ست عشق، سراپانماي درد/ دردا که در قلمرو غربتسراي جمع/ يک تن نديدهام که بود آشناي درد/ در مجمعي که دردشناسي نمانده است/ با من بگوي کز که بجويم شفاي درد…» و اظهار داشت:« درد لازمه انسان بودن است و استاد اديب برومند هم همين را ميگويد. هنر مثل فلسفه تحت تاثير شرايط اجتماعي است. غزل بيانيه درد انسانهاست. حتي در دوره برتري قصيده هم خودش را نشان ميدهد. زماني حافظ نشان داد که غزل به بيان احساسات محدود نميشود و اديب برومند هم دنباله همان جريان در استفاده از امکانات غزل است. کسي که انسان را دوست نداشته باشد، دروغ ميگويد که خدا را دوست دارد و يا شوخي ميکند و يا اصلاً خدا را دوست ندارد. عشق از طريق ادراک زيبايي و علم به زيبايي پديد ميآيد. خيال عاشقانه نقش مهمي در خلق هنر دارد. ما در ادبيات فارسي آنقدر حرف حساب داريم که اگر مثل فرنگيها بتوانيم لباس امروزي بر تن آن کنيم قابل مشاهده است.» دادبه در ادامه افزود:«کتاب غزليات استاد اديب برومند سرشار از جلوههاي هنري و غزل نمونهاي از شعر فارسي است که شبيه به داستان کوتاه است. اگر کسي ديگر حوصله خواندن کتابها و رمانهاي طولاني را ندارد اما در دنياي امروز داستان کوتاه را همه ميخوانند و غزل هم بيشباهت به آن نيست و ما در اين زمانه بينياز از غزل نيستيم.» در ادامه اين مراسم، مجري از حسين مجتهدي و شروين وکيلي هم دعوت به سخنراني کرد و قطعهاي موسيقي نيز توسط فرزند استاد اديب برومند (دکتر جهانشاه برومند و هنرمنداني که او را همراهي مي كردند) اجرا شد. همچنين در اين مراسم پوراندخت برومند در سخنراني خود به ويژگيهاي شعر و انديشه استاد اديب برومند پرداخت و گفت:«از آنجا که در کنار پدر و در سايه پرمهر او زيسته و با اشعارش از دوران کودکي مأنوس بودهام، روا داشتم که نگاهي کوتاه به اشعارش در مجموعه غزليات داشته باشم. اديب برومند شاعري است آزادانديش که وجودش سرشار از عشق و محبت است. مهر و دوستي شادمانه به نهانخانه دل او راه يافته و سخن پرنقش و نگارش چونان سايباني از پرنيان گلگون بر پيوند ديرپاي مهر و دل سايه گسترده است. او دل به ديدار عشق ميسپرد و جستجوگر عشق در بيکرانه عالم هستي است. عشقي که با وجودش سرشته شده و آن را بهره خود از لطف و بخشش پروردگار ميداند. اديب برومند شاعري است پايبند به آيين کهن شعر پارسي که درونمايه اشعار عاشقانه، عرفاني، سياسي و اجتماعي و اخلاقياش در قالبهاي غزل، قصيده، رباعي، قطعه و مثنوي جاي گرفته است. غزليات او دربرگيرنده مضامين تازه و دلنشيني است که در همراهي با توصيفهاي دلانگيز و ترکيبات نو و بديع، با آهنگي خوشايند و دلپذير بر دل مينشيند و با زبان امروز دمساز است.» در پايان اين مراسم که با حضور شخصيتهايي نظير: فريدون مجلسي، اميربانو کريمي، محمد سرير، محمد بقايي ماکان ، اصغر دادبه، حسن محجوب، محمود حکيمي، قدرتالله مهتدي، محمدحسين نصيري ، سيد محمود دعايي و شماري از نويسندگان، پژوهشگران و شاعران همراه بود ، از کتاب “درد آشنا” مجموعه غزليات استاد اديب برومند رونمايي شد. کتاب “درد آشنا” توسط شرکت سهامي انتشار و به همت سياوش نصيري منتشر شده است. استاد اديب برومند نيز در سخناني و در پايان اين مراسم از حضور پرمهر مردم و استادان و بويژه مديران شرکت سهامي انتشار، اعضاي انجمن فرهنگي افراز، مسئولين موقوفات افشار و مدير مسئول روزنامه اطلاعات سپاسگزاري کرد و براي حسن ختام يکي از اشعار دلپذير خود را براي حاضران در جلسه خواند. گزارش از : پيام ابراهيمي |