روزنامه اطلاعات – تاريخ خبر: پنجشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۱ ـ ۶ صفر ۱۴۳۴ـ ۲۰ دسامبر ۲۰۱۲ـ شماره ۲۵۴۸۵
غزل زير در تجليل از شاعر گرانقدر و بنام معاصر «استاد اديب برومند» سروده شده:
كِلك اديب
بزرگمهر وحداني آملي(مهر)
گرگل از ناز رَوَد، دشت و دمن پابرجاست
باد اگر بيد بَرَد، سرو چمن پابرجاست
اي دل از كج سري گردش ايّام مرنج
نوبت دور خوش چرخ زَمَن پابرجاست
شيوه دل شكني ني به زمان من و توست
از ازل تا ابد اين رسم كهن پابرجاست
غم و شادي جهان يار همآغوش همند
با دَم بلبلكان، صوت زغن پابرجاست
«دولت آناست كه بيخون دل آيد به كنار»
ورنه صدبه كه برش خار محن پابرجاست
عاشقانيم كه فارغ ز تمنّاي جهان
نزد ما مُلك جم و كاخ عدن پابرجاست
مصلحت گشت سرشك عقده دل باز كند
ورنه صد گفته ي از دل به دهن پابرجاست
سالياني است كه با خاطر آهو نگهي
سوي ما باد خوش از دشت ختن پابرجاست
«مهرِ» ما معتكف درگه اهل هنر است
تاكه جان دارد و اين قالب تن پابرجاست
چون كه شد خطّه دل تاخته كِلك «اديب»
دولت سروري مُلك سخن پابرجاست