skip to Main Content
  • شعر

به مناسبت روز زبان تاجیکی در تاجیکستان 

کو یکی پیک همایون خبر نیک‌نشان؟
که پیامی برد از من سوی تاجیکستان

سوی آزاده دلیران مبارک منظر
همزبانان من آن شیفتگان ایران

سوی پاکیزه‌تباران مسلمانی کیش
بی‌ریا خلق درون پاک صفا یافته جان

آن مهین مشعله‌داران شب‌افروز هنر
آن بهین راهگشایان طریق عرفان

همه در مرز نجابت به شهامت موصوف
همه در راه شهامت به نجابت پویان

همه دلداده ایران و ز بیگانه بری
همه آزاده خوشخوی و ز بد جسته کران

عشق ورزیده به ایران و به الفاظ دری
عار دارنده ز اغیار و زبان ایشان

دانش‌آموخته در مکتب دانای خجند
رامش اندوخته در محضر سیف فرغان

***

ای کیانی پدران کز بد ایام بُدید
سالیان مانده گرفتار، به دام خفقان

گشته چون کبک نگونسار، به سرپنجه باز
گشته چون میش گرفتار، به چنگال ددان

شکر ایزد که گذشتید پس از آن‌همه رنج
از خطرناک پل حادثه‌خیز ویران

سایه‌ی چیرگی غیر که بُد بر سرتان
گشت کوتاه زِ الطاف خدای سبحان

شد نوردیده از آن سلطه‌ی ننگین، طومار
پاره هر فصلی از آن گشت به چنگال زمان

باید اکنون همه چون گلشنِ پرورده بهار
باید اینک همه چون گلبُن طی کرده خزان

دست در دست هم از بهر حصول مقصود
پا فشارید و بکوشید به جبران زیان

جان فشانید در احیای زبان و فرهنگ
سر سپارید به تجدید بنای عمران

روی آرید به ایران و زِ دلجویی مام
بهره‌ها کسب کنید از پی آرام روان

از هم‌آوایی دوران کهن یاد کنید
دوره‌ی فر و شکوه و هنر و تاب و توان

یاد از آن عهد که یکپارچه بودیم، به‌هم
بسته چون پیکر و اعضا و ورید و شریان

دوره‌ی رودکی و عصر توانمندی شعر
عهد فردوسی و احیای گرانبار زبان

عصر نام‌آوری بلعمی و جیهانی
عهد سامانی و ساماندهی ملک کیان

عصر گستردگی مرز خراسان بزرگ
از لب جیحون تا ساحل بحر عمان

عهد اقبال و شکوفایی فرهنگ اصیل
که بُد از جور اجانب همه رفته زِ میان

بار دیگر به خود آیید و زِ اخلاص عمل
باز گردید به نظم و نسق و امن و امان

باری ای ملّتِ از بند ستم گشته رها
زینهار از روش کین و نفاق و عدوان

سوی وحدت بگرایید و زِ غم باز رهید
هم گل از خار برآرید به گلزارِ جهان

کآخر از بهر شما، از افق عزت و ناز
بردمد مهرِ سرافرازی و عشق و ایمان

ادیب برومند، حاصل هستی، قصیده‌سرا، ۱۳۸۰، تهران، صص ۱۶۱-۱۶۲

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.