skip to Main Content

زور و زر

اى آن‏كه هماره غرّه بر زور و زرى
وز زور و زرت ‏نيست بجز شور و شرى
اين زور فرو كَشد ز بالات به زير
وين زر ندهد بغير زاريت بَرى

پیغام

  • چهارشنبه, ۳۱ شهریور, ۱۳۹۵
  • رباعی

اى باد مگر ز كوى دلدار آيى
كآسوده و سرخوشانه ‏رفتار آيى
از دوست بگو بگو چه دارى پيغام؟
كاين ‏گونه به نزد من فرحبار آيى

حریم قدس

یا رب ز حریم قدس دورم مپسند

دور از حرم و فیض حضورم مپسند

در وادی بی هُشی مدارم حیران

سر مست ز باده ی غرورم مپسند

تحصيل هنر

تحصيل هنر چو كوه‌پيمايي گير
اين مرتبه با بلند آوايي گير
رهرو همه در كمركش كوه مباش
بر تارك قله، تاج والايي گير

كج‏ دار و مريز

كج‏ دار و مريز و با حوادث مى ‏ساز
با بازى چرخ نردِ سازش مى ‏باز
در راه خطر چو پايدارى كردى
آن‏ گاه به مردانگى خود مى‏ ناز