skip to Main Content

روزنامه اطلاعات – تاريخ خبر: چهارشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۴-۱۸ ذيقعده ۱۴۳۶ـ ۲ سپتامبر ۲۰۱۵ـ سال نودم – شماره ۲۶۲۴۳
نگاهي به کتاب «اديب برومند» به زبان انگليسي

حاصل هستي
نازنين اردوبازارچي
19-47-19
 

در این مجال کوتاه می خواهم به کتابی بپردازم که به سال ۲۰۱۱ انتشارات Cred Press به زبان انگلیسی با عنوان «ادیب برومند» منتشر كرده است. اما در ابتدا شایسته است با نگاهی به آنچه در کتاب مذکور آمده، نگاهی به سیر زندگی ادیب بيندازیم. وي در خرداد ۱۳۰۳ در روستای گز -که اکنون شهر است- از نواحی اطراف اصفهان به دنیا آمد. پدرش مصطفی قلی خان برومند از بزرگان و مشاهیر بود که از حُسنِ خط و آگاهی‌های تاریخی بهره داشت. به زبان فرانسه مسلّط و از جمله تجددطلبان عصر بود؛ هیچ‌گاه شغل دولتی نپذیرفت و به کار مِلکداری و کشاورزی اکتفا نمود.
ادیب از ۱۷سالگی بیشتر به شعر و شاعری روی آورد و با دلبستگی و علاقه‌ای که به شاعران و اشعار شعرای دوران مشروطیت پیدا کرد، به سرودن شعر در همین سبک ِ نوپا که از جهت موضوع و مطلب دیرینگی نداشت و موضوع آن مسایل روز بود، پرداخت. ادیب برومند در جوانی با کسب رتبه ۳ در آزمون ورودی دانشکده حقوق دانشگاه تهران به کسب علم حقوق اهتمام ورزید و در طی تحصیل در دانشکده حقوق، از مطالعات ادبی غافل نبود و زبان عربی و فرانسه را نیز آموخت.او پس از اشغال ایران به وسیله متفقین، به سرودن شعرهای سیاسی و میهنی پرداخت. موضوع این اشعار حمله به اشغال کنندگان ایران و مخالفت با عوامل بیگانه‌،یعنی هواداران روس و انگلیس و انتقاد از دیکتاتوری دوران پهلوی اول، تقویت آزادیخواهی و استقلال طلبی و حسّ وطن خواهی بود که در جراید و مجلات کشور نیز بازتاب داشت.
ادیب برومند در سال ۱۳۲۵ از وزارت دادگستری ابلاغی برای شغل دادیاری دادگستری اردبیل دریافت کرد، ولی از پذیرفتن سِمَت قضائی اعراض نمود و تقاضای صدور پروانه کارآموزی وکالت دادگستری کرد و دو سال بعد به طور مستقل به عنوان وکیل پایه یک دادگستری مشغول کار شد. او سالها وکیل بانک ملی بود. از آبان۱۳۲۸ که جبهه ملی ایران به رهبری مصدق تشکیل شد و نهضت ملی کردن نفت در سراسر ایران جنب و جوش خاصی پدید آورده بود، از هواداران نهضت ملی ایران گردید و با سرودن اشعار میهنی و سیاسی به همگامی با جبهه ملی و این نهضت ضد استعماری پرداخت و با نفوذ سیاسی انگلیس و تحریکات روس ها
مخالفت کرد. وی پس از کودتای ۲۸ مرداد، همچنان با حکومت کودتا به مبارزه برخاست و شعر صریح او همواره برای آزادیخواهان قوت قلب بود.
در این کتاب، که به نام ادیب برومند مزین است، طی چندین مقاله به قلم نویسندگان مختلف به ایران، سیر تحولات آن و نقش ادیب برومند در تاریخ این سرزمین پرداخته شده است. بخش نخست شامل اطلاعات عمومی در باب ایران از جمله پیشینه نام ایران، جغرافیا، تاریخ و فرهنگ از دوران پیشاتاریخی تا انقلاب اسلامی و دوران پس از آن پرداخته شده است.
بخش دوم به استان اصفهان، که زادگاه ادیب برومند است، و تاریخ آن از دیرباز تاکنون پرداخته است. بخش سوم توصیف دوران مصدق، نهضت‌های آن دوران و نقش کلیدی ادیب برومند در تحولات آندوره است.
بخش چهارم در باب تاریخچه دانشگاه تهران و نقش آن در روند شکل‌گیری روشنفکری ایرانی با نظر به نقش ادیب برومند در این راستاست.
در بخش های بعدی نیز با تفصیل به دوران رضاشاه، مصدق و وقایع پس از آن، با محوریت نقش ادیب برومند، پرداخته شده است.
در این کتاب به خوبی سعی شده است با شناساندن ایران به مخاطبان انگلیسی زبان بستری فراهم شود تا در آن نقش و تأثیر بزرگانی چون ادیب برومند به درستی ترسیم شود. وي بیش از شصت سال با قلم و قدم در راهِ سر بلندی ایران و تحقق آزادی و ضدیت با استبداد و استعمار کوشیده و بیشترین قسمت اشعارش میهنی و سیاسی و ملی است که بیشتر آنها در مجموعه اشعارش با نام حاصل هستی به چاپ رسیده‌است. پیش از این نیز مجموعه شعرهایی از وی به نامهای «ناله‌های وطن»، «پیام آزادی»، «دردآشنا»، «سرود رهایی»، «راز پرواز»؛ «مثنوی اصفهان» و «روزگار دژم» و پژواک ادب به چاپ رسیده ‌است.ادیب برومند،علاوه بر تأثیر اجتماعی و آزادیخواهانه‌ای که در تاریخ ایران دارد، از شخصيت ادبی والایی نیزبهره مند است. وي در باب شعر و ادب اظهار می دارد: «شعر یک پدیده خیال‌انگیز معنوی است که باید به محض شنیدن، شنونده را متوجه یک حقیقت مسلم و یا یک موضوع عبرت‌آمیز و یا یک توصیف جاذب از دیده‌ها و شنیده‌ها نماید و او را عميقاً متأثر سازد. شعر باید با بیان احساس خیال شنونده را به زوایای اموری بکشاند که موجب تحریک احساسات و تلطیف عواطف او گردد و به وی درس دلدادگی به حقایق و نیکویی‌ها بدهد. من این‌گونه لطایف تخیلی را که همراه با اندیشه‌های سازنده‌ است و گاه سرآغاز کارهای بزرگ می‌شود، شعر می‌دانم به شرط آنکه در قالب وزن های خوشایند و دلنواز قرار گیرد و از انسجام کامل برخوردار باشد.
به‌طور کلی ما در ادبیات فارسی «شعر سپید» سراغ نداریم. آنچه امروز به این نام آمده، اگر جنبه خیال‌انگیزی و رقّت و عاطفه‌پروری داشته باشد، نثر شاعرانه‌است و شعر نیست. در قدیم هم نثر شاعرانه داشته‌ایم که کسی آنها را شعر ننامیده است؛ مانند مقامات حمیدی، برخی از عبارات گلستان سعدی، مناجات خواجه عبدالله انصاری، پاره‌هايی از منشآت قائم مقام فراهانی که مسجّع و مقفا بوده و روح شاعرانه داشته ‌است. و اما شعر آزاد که من آن را شعرواره می‌خوانم چنانچه وزن عروضی داشته باشد و مطلب با احساسی از آن مفهوم شود هر چند وزن عروضی در همان بحر گاهی شکسته شود و به کار بردن قافیه هم الزامی نباشد با آن موافقم و خودم نیز چند قطعه از این نوع شعرواره‌ها بر سبیل تفنن سروده‌ام، مانند: مرگ رستم در کتاب حاصل هستی؛ ولی اگر یک مشت کلمات نامربوط و عبارت نامفهوم به شکلهای مختلف زیر هم بنویسند که بخواهند بگویند نثر نیست، باید بگویم نه شعر است و نه نثر، بلکه ترّهات است!
اساساً سخنی که دارای جوهره شعری و خیال‌انگیز و محرک احساسات است باید در لباس نظم خودآرایی کند و با موسیقی کلام همراه باشد وگرنه چندان اثری بر آن مترتب نیست. البته هر سخن منظومی هم شعر نیست و نظم تنها کفایت نمی‌کند.»