روزنامه اطلاعات تاريخ انتشار: چهارشنبه ۲۵ اسفند ماه ۱۳۹۵– ۱۶ جمادي الثاني ۱۴۳۸ـ ۱۵ مارس ۲۰۱۷ـ شماره ۲۶۶۸۲
اشاره: شاعر و هنرشناس توانا، استاد اديب برومند كه بهحق در اين روزگار لقب «شاعر ملي» گرفته بود، بر كمتر كسي كه دوستدار ادب و زبان فارسي و دلبسته ايرانزمين و علاقهمند به هنرهاي ملي است، ناشناخته است. او نزديك به هشت دهه با گامي استوار و عزمي پايدار در عرصه ادبيات ره سپرد و بيآنكه خستگي به خود راه دهد و يا از طعن اين و آن بهراسد، به وظيفه ديني و ميهني خويش عمل كرد.
بر آگاهان به تاريخ و ادبيات پوشيده نيست كه پس از حكيم فرزانة توس، در شعر فارسي، كمتر كسي به اندازه استاد برومند در موضوع «ايران» سروده است و اين سخن به هيچروي نافي نقش و اهميت كسي چون اديبالممالك فراهاني، نسيم شمال، عارف قزويني و ملكالشعراي بهار نيست. ضمن اينكه اديب در غزل عاشقانه و سرودههاي مذهبي نيز استادانه ظاهر شده و اين نشان ميدهد كه اگر ميخواست، ميتوانست در اين معركه يكتا شود؛ اما وظايف ملي و تعلقات ميهني او را واداشت كه همچون ديدباني هشيار و مرزداري غيرتمند، به هر مناسبت طاير فكرش را در ديار دوست به گردش درآورد و درّي دري به گنجينه ادب بيفرايد و بهويژه قالب قصيده را كه رو به خاموشي مينهاد، رونق بخشد؛ آن هم با وزنها و بحور متنوع و خوشآهنگ، مضامين تازه و زبان كاملا امروزين و همهفهم و البته كاملا منزه.
بهراستي كه شور ايراندوستي استاد از شعور انساني و انصاف مسلماني او نكاسته و هرگز وي را به ورطه ميهنپرستي كور و نكوهيده نيفكنده بود. ميهندوستي اديب توأمان با جهاندوستي و بيش از هر چيز نوعدوستي او بود. از اين روي شعرش به ستايش اغراقآميز ايران نميانجامد، بلكه معرفي و دفاع از وطن و آشنايي با مفاخر و جايگاه تمدنياش وجهه همت او بود. به همين جهت در سفينه اين شاعر ملي كه بيشترين سروده را درباره ايران دارد، انبوهي از مطالب مربوط به ملل مستضعف و كشورهاي رهيده از بند استعمار و آزاديخواهان گوشه و كنار جهان ميتوان يافت.
با اين همه كساني كه او را بيشتر ميشناختند، ميدانند كه زيبايي شعرش، هنرهاي ديگر او، از جمله نثر شيرين و پرمطلب، خط خوش و پاكيزه، و آگاهي گسترده از هنرهاي ايراني (نگارگري، نقاشي، قلمدان و…) را تحتالشعاع قرار داده است. استادي مرحوم اديب در هر يك از اين شاخهها بود؛ اما آنچه او را فراتر از همه اينها محبوب و مطلوب ميكرد، برخورداري شايان از ادب و انسانيتي بود كه مادر همه اين هنرهاست. وقار، آرامش، نرمخويي، گشادهدستي، مهرباني، همراه با وزانتي كه حاكي از ريشهداري و اصالت خانوادگي و تربيت درست و تعهد اخلاقي بود، در مردي گرد آمده بود كه از اين پس بايد با چراغ گرد شهر گشت تا مگر مثل اويي را يافت.
اديب پاك و پيراسته و آبرومند زيست و تا پايان، هشيار و خوشحافظه ماند؛ نشانهاش كتابي كه همين چند هفته اخير در بيش از ۶۰۰ صفحه به همت آقاي كريم فيضي و انتشارات اطلاعات به چاپ رسيد كه تاريخي پربار از هنر ايراني است: «از نقطه تا نگار». ياد استاد را گرامي ميداريم و از آنجا كه علقهاي ديرينه به روزنامه اطلاعات و دستاندركارانش داشت، متن سخنراني حجتالاسلام والمسلمين دعايي به هنگام رونمايي از کتاب «آفرين اديب» (جشننامه استاد اديب برومند) را كه همزمان با نودمين سال تولد ايشان در ۲۲ خرداد ماه (مقارن با نيمه شعبان) در کانون زبان فارسي بنياد موقوفات افشار ايراد شده، از نظر ميگذرانيم. شايان ذكر است كه در آن نشست، آقايان دكتر ناصر تکميل همايون، دكتر احمد اقتداري، دكتر ميرجلالالدين کزازي، دكتر داوود هرميداسباوند، دكتر عباس کيمنش، دکتر سيد محمدعلي سجادي و شاهين آريامنش و سركار خانم پوراندخت برومند نيز سخناني در بزرگداشت استاد ايراد كردند. اينك متن سخنراني جناب دعايي:
***
ماية فخر بشر ز منطق گويا نيست به غير از ثناي ايزد يكتا
(اديب برومند)
چون استاد اديب برومند اصفهاني هستند، اجازه ميخواهم كه سخنم را با نقلقولي از همشهريان ايشان شروع كنم. ميوهفروشي با لهجه شيرين اصفهاني فرياد ميزد: «بهْ دارم، صد تا خاصيت دارد!» پزشكي كه رد ميشد، با خود گفت حداكثر بشود ده تا خاصيت براي بهْ قائل شد، اين صد تا چيست؟ از خود فروشنده خواست توضيح بدهد. او هم گفت: «مقوّي اس، مغذّي اس، مبّهي اس، مشهّي اس… بقيّهاش هم خيلي خوبس!»
اگر جسارت نباشد و اگر استاد اديب برومند فرد ناشناختهاي بودند، ايشان را ميشد چنين معرفي ميكرد كه: شاعري است ملي كه حدود هفتاد سال در اين عرصه زندگي كرده، كوشيده و آثار پرباري در قالبهاي گوناگون شعري خلق كرده است؛ ضمنا هنرشناس بزرگي است كه هم مجموعهاي ارجمند فراهم كرده كه دستكم در «نگارستان اديب» ميشود تصويرشان را ديد، و هم شاگرداني در اين زمينه تربيت كردهاند كه برخي از آنها امروز در سطح جهاني نامآور شدهاند.
و باز ميشد گفت ايشان طي عمر پربارشان برخلاف بسياري كه با پيچ و تاب زمانه، تاب خوردهاند، بر راهي كه از آغاز درست تشخيص دادهاند، استوار مانده و در اين مدتِ دراز خط عوض نكرده است.
و باز ميشد گفت ايشان خوشنويس برجستهاي هم هست، موسيقي هم ميداند، نثرنويس خوبي هم هست و هديه و گز هم مرحمت ميكند و بسياري صفات ديگر هم دارد كه «خيلي خوب اس» و در رأس آنها اينكه متخلق و منزّه هستند و معنويت سرشاري بر زندگي و آثار ايشان سايه افكنده است.
ما در روزنامه اطلاعات افتخار داشتهايم كه دهها سرودة ميهني ايشان را در دسترس علاقهمندان بگذاريم؛ اما هرگز از سرودههاي آييني ايشان غافل نبودهايم. اشعاري از ايشان كه به همت همسر متدينشان (رحمهالله عليها) در كتابي جداگانه نيز گرد آمده و به چاپ رسيده است كه شامل مواردي از اين دست ميشود: توحيديه، چندين سروده درباره ولادت و بعثت پيامبر اكرم(ص)، چند سروده درباره حج، كعبه، غار حرا، نماز، اهل بيت(ع)، بهويژه موليالموحدين(ع) كه از ايشان به عنوان «كعبه دلها» ياد كردهاند، قصيده بلند و بسيار زيبايي درباره امام صادق(ع) كه شايد واقعا در شعر فارسي بينظير باشد، و البته امام حسين(ع) و قيام عاشورا و بالاخره، به مناسبت اين شب فرخنده، قصيده نسبتا مفصلي كه درباره حضرت حجت(عج) سرودهاند و به عنوان حُسن ختام چند بيتش را ميخوانم. توجه داشته باشيم كه اين قصيده در سال ۱۳۲۶ سروده شده است.
مه ز گريبان چرخ، سر به درآورد
شور به دلها پديد، سر به سر آورد
ماه تمام از افق، نقاب فروهشت
نيمه شعبان رسيد و زيب و فر آورد
ماه تمام از فراز عالم بالا
مژده ميلادِ منجي بشر آورد
قائم آل محمد آن كه وجودش
جمله به باغ اميد، برگ و بر آورد…
اي ز نظرها نهان، ز پرده برون آي
كآيت بيداد، چهره در نظر آورد
اي شده غائب، قد ظهور برافراز
كز همه سو ديوِ فتنه سر به در آورد
خيل تباهي گرفت كشور دين را
فتنة دجال، رو به بوم و بر آورد
ديو شناعت به خاور آمد و از كفر
وه كه چه زشت ارمغان ز باختر آورد
دست نفاق و دروغ و كينه و نيرنگ
پيكر اسلام را، ز پاي درآورد…
كي رسد آن لحظههاي خوش كه نيوشيم
بانگ قيام تو دلنشين خبر آورد؟
كي رسد آن ساعت خجسته كه بينيم
دست تو بر خرمن دغا، شرر آورد؟
كي رسد آن دم كه دست عقدهگشايت
زير نگين، شرق و غرب و بحر برآورد؟
وز درِ خجلت بر آستان بلندت
كلك «اديب» ارمغان مختصر آورد
استاد برومند! شما صلة اين اشعار را گرفتهايد. خوشنامي، محبوبيت، سلامت اخلاقي، فرزندان شايسته و تحصيلكرده كه در خدمت مردم هستند، خيل علاقهمنداني كه همت كردهاند و اين كتاب ارزشمند را فراهم آورده و اين جلسة پرشكوه را تشكيل دادهاند، صلة اين دنيايي شما هستند و پاداشهاي بهتر و بيشتر، انشاءالله هزار سال ديگر تقديمتان خواهد شد.