چنديست كز وصال تو حالى نكردهام
وز بهر عيش كسب مجالى نكردهام
افسرده و ملول از آنم كه بىتو دوست
با يك دو جام دفع ملالى نكردهام
حالى كه كردهام به وصال تو در دمى
دور از ديار انس، به سالى نكردهام
تا كرد آهوانه دو چشمت مرا شكار
هرگز هواى صيد غزالى نكردهام
تا خواندهام زدفتر حسن تو باب عشق
ياد از نگارِ خوش خط و خالى نكردهام
من جز به ياد روى تو اى سرو خوشخرام
در باغ فكر، غَرسِ نهالى نكردهام
جز در كنار چشمه و آن هم به ياد تو
درك صفا زآب زلالى نكردهام
در بزم شاعرانه «برومند» خوش سرود
بهتر زعشق طرح مقالى نكردهام
اصفهان ـ خرداد ۱۳۲۰