skip to Main Content

خلق ايران همه ماتم زده و نوحه‏گرند
همه افسرده دل از مرگ هزاران نفرند!
دل پراكنده به هر سو همه ابناى وطن
بهر اِخوان مصيبت زده، خونين جگرند!
هر چه والا گهرانند درين سوگ بزرگ
همه با خاطر پژمان، همه با چشم ترند!
شد يكى زلزله از قهر طبيعت حادث
كه درين حادثه بس پير و جوان، مويه‏گرند!
زآن اسفبار زمين لرزه بسيار خطير
اى بسا خلق فرو رفته به كام خطرند!
نه همين هموطنان‏اند به سوگ اندر و بس
كه پريشان همه ابناى بشر، زين خبرند!
خفته بودند به بالين فراغت شب دوش
اين همه كشته كه در بستر خون غوطه‏ورند!
خفته بودند و درِ خانه خود كرده فراز
اين همه خلق كه زير پىِ ديوار و درند!
خفته بودند و به رؤياى دل‏انگيز قرين
اين ضعيفان كه فرا جَسته ز خواب سحرند!
خفته بودند كنار زن و فرزند به ناز
اين جماعت كه به صحراى عدم رهسپرند!
ناگهان چشم گشودند و به زارى ديدند
كه به كام خطر و مرگ اسفناك، درند!
خانه‏ها زير و زبر گشت و همه خانگيان
يا فرو مانده به زيرند و يا برزبرند!
شيون و ضجّه بلند است ز هر توده خاك
كه بسى مانده به هر لايه خاك و حجرند!

***

كن قدم رنجه به ديدار مصيبت زدگان
بنگر اين قوم چه بيچاره و آسيمه سرند!
نيمه جانى نبود بيش از آنان باقى
تشنه و گرسنه در چنگ بلا محتضرند!
بنگر از كشته و مجروح بسا توده خلق
كه پراكنده به هر گوشه اين بوم و برند!
اى بسا كودك معصوم، كه خود در برمام
خفته و هر دو به رؤياى ابد همسفرند!
اى بسا مام كه پرورده خود داده ز دست
دست كوبنده بزارى همه بر روى و سرند!
پدران داغ به دل در غم شيرين پسران
پسران خاك بسر، در غم مرگ پدرند!
شوهران جمله دل افسرده به ماتمگه زن
مادران جمله خروشنده به داغ پسرند!
بر سر نعش عزيزان فرو خفته به خاك
اى بسا خلق كه با ديده حسرت نگرند!
خانمان داده ز كف، مانده جدا از همه چيز
خيل مردان و زنان مويه گر و دربدرند!
خسته قهر قضا، كوفته خشم قدر
اين گروهند كه مقهور قضا و قدرند!
زار و مسكين و نوانند و به يارى محتاج
زآن‏كه‏بى‏پوشش‏و بى‏مسكن‏و بى‏خواب‏وخورند!
فرض باشد كه به دلجويى آنان كوشيم
كه بدين سوى، نظر دوخته بر رهگذرند!
يارى از هموطنان هيچ ندارند دريغ
راد مردان كه گرانمايه و فرخ سيرند!
مردمانى كه نپويند ره خير، (اديب)
آدمى‏شان نتوان گفت و كم از جانورند!

در شهريور ماه ۱۳۴۱ زمين لرزه سختى در روستاى اطراف قزوين و ساوه رخ داد كه خرابى و كشتار بسيار (در حدود پانزده هزار نفر) به بار آورد قصيده مذكور به منظور جلب يارى هموطنان نسبت به زلزله‏زدگان سروده شده و منتشر گرديد.