به مناسبت روز هفتم آبان «روز صدور منشور كورش» كه به پيشنهاد جبهه ملى روز ملى ايران قلمداد گشت اين قصيده سروده و در سايتهاى اينترنتى خارج كشور پخش گرديد.
«كوروش»
به گيتى بسى شهريار آمدند
كه با يك جهان اقتدار آمدند
از آغاز تاريخ تا اين زمان
بسى گونه گون شهريار آمدند
گروهى ستايشگر خويشتن
ز خودكامگى نابكار آمدند
گروهى ستم گستر و سنگدل
به خونخوارگى در شمار آمدند
هزاران تن از بندگان خداى
به آسيب آنان دچار آمدند
چو درّنده حيوان به خونبازْ جنگ
پى صيد ننگين شكار آمدند
گروهى به هنجار غارتگران
سبكتاز و چابكسوار آمدند
شمارى به نستوده كردار زشت
ز دربار شاهى ببار آمدند
شمارى دگر حامى مرز و بوم
ولى بهر كشتار، هار آمدند
گروهى به كشورمدارى مدير
ولى از شرف بركنار آمدند
كرا دانى از جمله شاهان پيش
كه چون كوروش نامدار آمدند
گرانمايه كوروش، گرانپايه شاه
جهانيش مدحتگزار آمدند
حقوق بشر را چو شد پاىبند
به شكرش هزاران هزار آمدند
بر اقوام مغلوب ورزيد مهر
ورا زين سبب خواستار آمدند
ببخشود بر هر كه پيروز گشت
وزين ره ورا دستيار آمدند
به همراهيشَ گاهِ جنگ و نبرد
سراسر همه جانسپار آمدند
نپيمود جز راه همبستگى
بر آنان كه از هر ديار آمدند
به هر تيره اى مهربانى فزود
گر از روم و گر از تتار آمدند
به هر كيش و دين چشم حرمت گشود
سويش جمله با زينهار آمدند
چنين بود آن مرد پاكيزه كيش
كه خلقش همه دوستار آمدند
سزد گر به كوروش درود آوريم
كه خلقى ازو كامكار آمدند
بود روز كوروش بسى دلفروز
كزو جمله اميّدوار آمدند
درين روز ملّىِ ايران اديب
جوانان همه شادخوار آمدند