در ارديبهشت ماه ۱۳۴۰ به مناسبت انحلال دوره بيستم مجلس شورای ملی به وسيله دكتر علی امینی نخست وزير وقت چكامه زير سروده شده.
انحلال مجلس بيستم
شكر خدا كه كوشش ما بی اثر نمانْد
تخمی كه كاشت ملّت ما بی ثمر نماند
ديدی كه در طريقت حقّ، كارزار ما
بی بهره از تفاخُر فتح و ظفر نماند
پی گير شد مبارزه در بين خير و شر
خيراندرين ميانه عَلَم گشت و شر نماند
ز آن «انتخابِ قلب» كه بود «انتصابِ شوم»
شد مجلسی پديد كه بس كامورَ نماند
اين مجلس فضيح كه رسوای عام بود
با انحلال، ننگش ازين بيشتر نماند
دستی كه بود عامل اين انتخاب شوم
يكسر «بريده باد» كه هيچ اش هنر نماند
زين «انتخاب» گر پدری گشت بهره ياب
راضی به شرمساری ننگش پسر نماند
اين خورده (داغ باطله) بی اعتبار بود
شكر خدا كه باطل نامعتبر، نماند
از بهر مجلسی كه نبودش قبول عام
هيچ آبرو به خاور و در باختر نماند
اندر «سنا» تحصن ما ضربتی نواخت
بر مجلسی كه معتبر و مستقر نماند
بهر «سنا» كه محبس ما گشت لاجرم
ديگر مجال سيطره و جاه و فر نماند
اين هر دو مجلس از اثر انزجارِ خلق
منحل شدند و هيچ از آنها اثر نماند
وز بهر خائنان كه ره صالحان زدند
جز حبس و بند و لعنت حقّ، چاره گر نماند
محكوم شد حكومت دزدان كزين گروه[۱]
يكباره در خزانه ما سيم و زر نماند
***
امروز جز تدارك يك انتخاب نيك
پروای قصد ديگر و كار دگر نماند
ملّت ز شوق «مجلس ملی»ست ناشكيب
ديگر مجال طفره درين رهگذر نماند
مطلوب ما گشايش يك مجلس نكوست
بی مجلس اين ديار، مصون از خطر نماند
سود از حكومتی ست كه همگام ملّت است
كورا درين معامله، بيم ضرر نماند
ديديم بس حكومت جبّار و مقتدر
كآسوده از گزند قضا و قدر نماند
گر دولتی به مجلس ملی نمود پشت
از كِيدِ دشمنان دورو، بر حذر نماند
ور قدرت از حمايت مجلس به دست كرد
در پيچ و تاب حلقه تقدير، در نماند
ما دوستار ملّت و خواهان مجلسيم
ما را به غير حقّ، شَبَحی در نظر نماند
پيروز باد جبهه ملّت درين طريق
كو را به از عنايت حقّ راهبر نماند
[۱]. اشاره به اظهارات تند دكتر على امينى نخستوزير وقت است كه براى گرفتارى دزدان ادارى و برخى ازنظاميان متجاوز خط و نشان مىكشيد ولى كار مهمى از پيش نبرد.