تاريخ خبر: چهارشنبه ۴ آبان ۱۳۹۰ – ۲۸ذی القعده ۱۴۳۲ -۲۶اکتبر ۲۰۱۱ – شماره۲۵۱۶۲
ستايم وطن را
من ايرانيام، باشد ايران سرايم
به وصف سرايم، قصيدت سرايم
درخشنده فرهنگ ايران زمين را
ستايشگر قدر و فرّ و بهايم
ز ايران همه شوق، پا تا به فرقم
ز ايران همه شور، سر تا به پايم
تو گويي يكي ارغنونم خوشآوا
كه از پنجة اوست دلكش نوايم
به ميراث پر ارج دانشورانش
چنان بستهام دل كه از خود رهايم
پرستم خدا را، ستايم وطن را
كه يزدان پرستم، كه ايرانستايم
به آيين اسلام، دارم عقيدت
ستايندة خواجة انبيايم
به ايمان، مسلمانِ فرخندهكيشم
به دوران، وطنخواه سنجيدهرايم
به مليّت آميخت اسلام در من
كه از جان هوادار اين هر دو تايم
اگر چند رستمنژادم به گوهر
دل آكنده از مهر شير خدايم
بود گوهرم گرچه سنگين و والا
ز برترنژادي جدايم، جدايم
به هر قوم ، عزّت نهم مرد و زن را
نگويم كه: بر جمع ديگر كيايم
ستيهندهام۱با بدانديش ميهن
قلم در سرانگشت باشد گوايم
به رويينه عزمم خلل رو نيارد
كه چون سنگِ زيرينة آسيايم
من و عشق سوزان ايران كه باشد
قويمايه از مهر ميهن قوايم
چو من روشناسم به مليّت خود
مرا فخر از آن است، در هر كجايم
كياني فرم، گوهرم پاك و روشن
كه از پر هنر تيرة آريايم
نياكانم آزادگاناند و رادان
نشايد كه دل بگسلم از نيايم
ز بي ريشگي كي بود بار و برگي؟
تناور درختم، نه خودرو گيايم
نيام بيوطن، نيستم خانه بر دوش
نه چون لاكپشتم، كه فرخ همايم
نهم ارج تاريخ اين بوم و بر را
كه در وي نهان است راز بقايم
نه پيچنده چون پيچكم بر درختي
نه چون شاخ رز، متكي بر عصايم
صريحم به گفتار و يكرنگ و يكرو
نه اهل فريبم، نه مرد ريايم
نه چون كودك مكتبي مغز شسته
نه بيگانه با مكتب اتقيايم۲
به حفظ شرف، بهر پاس فضيلت
همي رويگردان ز هر ناروايم
نه وابسته بر شرق باشم نه بر غرب
نه سرمايهدارم، نه خود بينوايم
به مليّت خويش وابستهام من
اديب برومند ملي گرايم
پينوشتها:
۱ـ ستيهنده: به شدت ستيزكننده
۲ـ اتقيا: پرهيزگاران، افراد متقي.