skip to Main Content

photo_2017-06-10_15-34-18همّت مردانه رفت از دار دنيا، مرد كو؟
آن كه بس مردانگى ها را به جان پرورد، كو؟
درد بسيار است و كس را طاقت اظهار نيست
آن كه انديشد پىِ درمان اهل درد كو؟
سرخ رويان را گل شاداب راحت روبه روست
آن كه خون گريد به حال چهره هاى زرد كو؟
تا از اين نو دولتان، ناز فلك فرساى را
خوش به عيّارى ربايد، اختر شب گرد كو؟
گر بود تردستى اندر دستبرد توشه ها
راه بُردى را به غيراز ننگ، دستاورد كو؟
طاس گيران را چپ اندازى به سوى بُرد برد
آن كه شد با راست بازى ها حريفِ نرد كو؟
گَردِ غم در گِردباد فتنه بر دل ها نشست
آن كه از دل هاى غمگين بسترد اين گرد كو؟
گَرم بازارند و دم سردند ره پويان جور
اى فلك تأثير آه گرم و اشك سرد كو؟
شعر نغزى از چه نفرستاد واپُرس از « اديب »
كآنچه از ما خاطر ناشاد خوش مى كرد كو؟