skip to Main Content
  • شعر

بيست سال پيش در تير ماه ، گوينده جوان و حساسي كه از عشق وطن سري پر شور داشت به تير يكي از نامردان جنايت شعار كشته شد در چنين ايامي قلب جواني دلير و بي باك كه همچون تنور بر افروخته اي مدام شعله ها به فلك مي داد هدف گلوله بيگانه پرستي ناپاك قرار گرفت و به يك لحظه تمام عروق و شرائين اش كه در آنها خون مقدس ايران دوستي جوش مي زد ، متلاشي گرديد .

اين شهيد خجسته نام و اين جوان ناكام ميرزاده عشقي نام داشت كه از آن زمان كه خود را شناخت ، قلم به دست گرفته و با وطن فروشان خيانت پيشه تا آخرين حد توانايي مبارزه كرد او براي خدمتگذاري به وطن و ابقاء تعهدات ملي خود از جان گذشته و فداكاري در اين راه رابالاترين افتخارات مي دانست .

عشقي براي اينكه به وطن خواهان دروغي و مليون مجازي ثابت كند كه مفهوم وطن پرستي بايد باشهامت و از خود گذشتگي همراه باشد آنقدر بي پرده گفت و نوشت تا سر انجام بر سر اين كار جان بداد .
عشقي بر عالميان هويدا ساخت كه همت والا و غيرت ايراني هنوز به كلي از ميان نرفته و در گوش و كنار به قدمت خود باقي است روي همين اصل او در قلب هاي مردم ايران ، نيك جاي گرفته و از هر طبقه و صنفي نامش را به خوبي ياد مي كنند و از شهرنشين خياباني تا بيل زن روستايي او را به وطن پرستي مي ستايند .

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.