گز از جمله شهرهاي كهن در بخش شمالي اصفهان يعني شهرستان برخوار است كه اينك ۱۵ كيلومتر با شهر فاصله دارد. آب و هوايش كويري و خشك است. مزارع اطرافش سالها پيش با قنات آبياري ميشد ولي در اثر خشك شدن بسياري از قناتها و كمآبي، اكنون زمين با چاههاي عميق مشروب ميشود. مردم گز در كشاورزي سخت كوش بوده و هستند و سابقاً كه كشاورزي موتوريزه نبود با زمين براي استحصال فرآوردههاي زراعتي سرسختانه دست و پنجه نرم ميكردند. محصولات عمدة آنجا گندم، جو، چغندر، پنبه، خربزه و هندوانه است. در حال حاضر افزون بر زراعت، در مشاغل ديگر هم عدة زيادي به كار مشغولاند. در سالهاي كودكي من، اكثريت مطلق مردم بيسواد بودند ولي اكنون دبستان و دبيرستان و كتابخانه دارد و تحصيل كردههاي فراواني به بار آورده كه برخي از آنها به مشاغل اداري خوب و آزاد در اصفهان و تهران دست يافتهاند.
شهروندان گز مردمي قانع و كله شق و زير بارنرو هستند و در قبال دشمنان كمتر انعطاف نشان ميدهند؛ در رأي و نظر خود پافشاري ميكنند ولي در برابر زور محلي مقاومت زيادي از خود نشان نميدهند بلكه از شخص قدرتمند حساب ميبرند و به دوستياش دم ميزنند! بنا به روايت تاريخ گزي ها در تهاجم مغولان و فتنه افغانان مقاومتهاي سرسختانهكرده و بسي ديرتر از آباديهاي اطراف تسليم شدهاند.
از آثار تاريخي باقيمانده در داخل گز، مسجد بزرگ است كه قدمت آن به پيش از اسلام ميرسد و در آغاز بنا آتشكده بوده و بعد به مسجد تبديل شده است. تا آنجا كه من از نوجواني به خاطر دارم يك كتيبه كوچك روي سنگ مرمر به خط پهلوي داشت كه اكنون سالهاست اثري از آن پديدار نيست و من نميدانم به كجا برده شده و چه برسرش آمده است. ديگر يك كاروانسراي شاهعباسي بهنام «رباط» است كه اخيراً بازسازي شده و گردشگران از آن ديدن ميكنند. خاندان برومند، دودمان كهن سال بزرگي است كه از چند صد سال پيش همواره سمت كلانتري گز و دهكدههاي پيرامون را دارا بوده و از تعيّن و اقتدار نه تنها در گز و روستاهاي برخوار بهره داشته بلكه در اصفهان هم در سلك اعيان آبرومند و سرشناس بودهاند. جمعي از اعضاي اين خانواده در «دستگرد برخوار» واقع در يك فرسنگي گز و عدهاي ديگر در «خرزوك» نزديك گز سكني داشته ولي بيشترين آنان در گز ميزيستهاند. اكثر اعضاي اين خاندان از سواد خواندن و نوشتن معمول برخوردار بوده ولي از هشتاد سال پيش به اين سو عدة بسياري از آنان مدارج عالي تحصيلي را پيموده، پزشك، حقوقدان و مهندس شدهاند.
وجود اين دودمان براي مردم گز برخلاف آنچه معدودي از دشمنان و حسودان گفتهاند بيشتر منشاء خير بوده و اگر دربارة كساني ظلمي شده باشد از موارد استثنايي است كه گفته اند «حكمها براكثر است» بيشتر افراد اين خاندان مردمي درستكار و نجيب و متواضع و مردم دوست به شمار آمده و رفتارشان با اهالي گز مبتني بر رأفت و مهرباني و گرهگشايي از مشكلاتشان بوده و تا آنجا كه من ديده و شنيدهام چيز ديگري غيراز اين سراغ ندارم. اما از نوع امور خيريه كار مهمي براي مردم نكردهاند!