skip to Main Content
مرگ نهرو

به مناسبت سالروز درگذشت جواهر لعل نهرو  از رهبران جنبش استقلال هند و کنگره ملی هند این سروده از استاد ادیب برومند در سایت منتشر می شود. 
فغان ز مرگ زعیمی(۱) که تاجِ دولت بود

به حکم رأی رزین، پیشوای ملّت بود

فغان ز مرگِ زعیمی که دردیارِ وجود

بلند همّت و خوشخوی و پاک طینت بود

فغان ز مرگ زعیمی که بهرِ ملتِ خویش

به زعمِ خلق جهان، در خورِ زعامت بود

ز بهرِ قوم نه تنها، که بهرِ خلق جهان

امید پرور صلح و صلاح و رأفت بود

به پاسِ خیر ملل، صلحجوی یکدل بود

ز بهرِ صلحِ جهان، پاسدارِ وحدت بود

به خیرخواهی نوعِ بشر کمر بربست

به دفعِ شرّ و فِتَن، آیت فضیلت بود

به حفظ جانبِ آزادی از تعدّی ها

وکیل حق طلبی های هر جماعت بود

ز کوی عشق و امید از برای نوعِ بشر

خجسته پیکِ همایون فرِ بشارت بود

ز راه صلح و صفا از برای اهل و زمان

زمینه سازِ امید و نشاط و بهجت بود

به روی بام وطن گسترید شهپر عدل

براستی مگر افرشته ی عدالت بود

ز پای، قید عبودیت از کسان برداشت

که این به مذهب او، برترین عبادت بود

بسوخت در غمِ مرگش جهانیان را دل

که جمله خلقِ جهان را بدو ارادت بود

دریغ و درد ز فقدان این فقید سعید

که در زمانه پیام آور سعادت بود

***

که بود نهروي آزاده؟ آن بزرگ زعیم(۲)

که بهرِ کشور هند، آفتابِ دولت بود

ستوده رهبر و بنیان گذارِ کشور هند

که در میان ملل، محور سیاست بود

نهاد چون قدم اندر رهِ خلاصی قوم

به راهِ عشق وطن با خلوص نیِت بود

بروزگار جوانی، قیام ملّی(۳) را

یکی ز جمله ی نام آوران «نهضت» بود

پیِ گسیختن قید و بند «استعمار»

قیام کرد، به عصری که پر مخافت بود

به هند پنجه درافکند با «بریتانی»

که متّکی به قوی بازوی شجاعت بود

چه روزها که به جرم قیام در رهِ حق

اسیر پنجه ی زورآورانِ قدرت بود

چه ماهها که براهِ حصولِ آزادی

به حبس و بند، گرفتار بس مشقت بود

چه سالها که به بند اندر، از گشاده دلی

قرین مهلکه در تنگنای محنت بود

گه قیام، بهین دستیار «گاندی» بود

پس از نجات، میهن پاسدار امت بود

دمی ز جهد نیاسود بهرِ راحتِ جمع

خود ار چه سخت گریزان ز قید راحت بود

به کُنج مدرسه، تعلیم فضل و تقوی یافت

به نقد فلسفه، گنجورِ علم و حکمت بود

به لطف و جاذبه مقبول خاص و عام افتاد

به عشق و عاطفه، مقرون حُسن شهرت بود

پی بنای حکومت اساسِ محکم ریخت

که خود پی افکن و طراح این حکومت بود

سپس نمود به ملت طریق آزادی

وزین طریق، به مُلکش بزرگ خدمت بود

به اهلِ کشورِ خود، رشد اجتماعي داد

كه خود نمونه اهليّت از رشادت بود

به وعده‌هاي سرابي، نگشت گِرد دروغ

که مشربش همه ز آبشخورِ (۴) حقیقت بود

بسوی راه تکامل کشید مردم هند

که در هدایتِ خلق، آیتِ درایت بود

روالِ او همه تکریمِ اهلِ دانش و فضل

شعارِ او همه تشویق علم و صنعت بود

درود باد به روحِ چنین بزرگ زعیم

که در زمانه وجودش،عظیم نعمت بود

ز بهرِ عرض تسلا بمُلک و ملت هند

«ادیب» را اثر خامه، این قصیدت بود

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.