سلاح شعر برگرفته از پیش گفتار کتاب پیام آزادی
نگارنده به منظور مبارزه با استعمار و حكومت خودسرانه، يكی از كاریترين سلاحها را كه اثر كوبنده آن محدود به زمان و مكان معيّن نيست و در همه جا و همه وقت پايداری و تداوم خود را پاس میدارد، برگزيده ام.
اين سلاح دوست نواز دشمنكوب، شعر است كه سازنده آن دست هنر و انديشه ژرف و ديده نازكبين و صيقل دهنده آن طبع سليم و ذوق سرشار و دانستنی های گوناگون میباشد.
آری، من شعر را همواره امری بسيار جدّی گرفته و برخلاف پاره ای از كوته نظران، هيچگاه كاری تفنّنی و سرگرم كننده نشمرده ام و از شما میپرسم كه چگونه میتوان چيزی را كه هميشه، در طی قرنها بر صفحه روزگار نقش بسته و راه به دلها گشوده و در حافظه زمانها جاری گرفته و گويای حقايق و حوادث بوده و سرانجام در مسير فكری و مشی عملی افراد به نوعی اثر گذاشته است، كاری جدّی نگرفت؟
چگونه میتوان شعر را صرفا به خاطر آن كه از يك نظر با نيروی تخيّل رابطه دارد، امری تخيّلی پنداشت، و از اين مسئله غافل ماند كه شعر در طول اعصار، بسيج كننده ملّتها به سوی انقلاب و تحوّل و عامل دفاع از حقوق و مبارزه با مشكلات و راهنمای ترقّی و برتری جويی و انساندوستی و لطف معاشرت و بهره برداری از زيبايیهای آفرينش بوده و سهم بزرگی را در سازندگی فرهنگ و تكامل اجتماع و تمدّن بر عهده داشته است.
شعر در صحنه پركشمكش عالم وجود بيش از مجاهدات ديگری، تأثير ديرپای فكری و عملی و فلسفی داشته و نتايج بارزتری را از دگرگونگیها بهبار آورده است.
پس به اين جهت كه نگارنده به حكم طبيعت و ذوق و ممارست، سراينده شعرم و در نظرم شعر يك حربه مؤثر برای نبرد با متجاوزان به حقوق بشری و دفاع از ستمديدگان و محرومان است، يكی از جمله هدفهای خود را در شاعری، به كار انداختن اين سلاح برای مبارزات عملی و اجتماعی قرار داده ام و متعهّد به ايفای وظيفه خود در اين راه بوده و هستم و از خداوند بزرگ در اين جهت ياری میجويم.